عاشقانه ها
عمریست در سایه سنگی دیوار
صبوری کردم
و معنای یافتن را
در طعم ازدست دادن دریافتم
شکوه تو کیمیا را در میان آتش و خون
به آغوش مادرانه ات فشردی
پس به حرمت نام عزیز مادر
سلام
حالا دیگر چه فرقی دارد
چه کیمیا در مشهد
چه کیمیا در جنوب
خواهرم ای تو بهترین مادر
پاره تنم را به خدا
و به مهربانی مادرانه ات می سپارم
سهم ما هم فقط یک یادت بخیر ساده
به امید روزی که تبسم عشق را
در سیمای مادرانه کیمیا ببینیم
وداعی در بین نیست
که این آغاز سلام است
[ سه شنبه 90/12/2 ] [ 9:13 صبح ] [ امیر ]